جدول جو
جدول جو

معنی قروتی شدن - جستجوی لغت در جدول جو

قروتی شدن
(دی نَ / نِ شُ دَ)
بر هم خوردن. (آنندراج) (بهار عجم). صورت نگرفتن کاری. (چراغ هدایت).
- قروتی شدن معامله، بر هم خوردن کار. (آنندراج) (بهار عجم) : بهادران چون دیدند معامله قروتی شد برمالیدند. (آنندراج) (بهار عجم، از نعمت عالی که درباره محاصرۀ حیدرآباد گفته است)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دی نِ / نَ دَ)
بر هم شدن. (آنندراج).
- قروت شدن صحبت، بر هم شدن صحبت. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ فِ شُ دَ)
برپا شدن. نصب شدن. افراخته شدن. منصوب گشتن. (ناظم الاطباء).
- دروای شدن نره، برخاسته شدن ذکر که به عربی نعوظ خوانند
لغت نامه دهخدا
(دَ)
مأخوذ از ترکی قاتماک + شدن فارسی. مخلوط شدن. درهم شدن. درآمیختن
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
نصیب شدن. قسمت شدن: زکوه مال بده تا سلامتی دنیا و عقبی را بیابی و تو را بهشت روزی شود. (قصص الانبیاء).
وصل تو روزی نشد و روز شد
سود نه و مایه زیان خوشتر است.
انوری.
شد حظ عمر حاصل گر زانکه با تو ما را
هرگز بعمر روزی، روزی شود وصالی.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
توانا و زورمند شدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از قاتی شدن
تصویر قاتی شدن
در هم شدن، درگیر شدن مخلوط شدن در هم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
زورمندشدن نیرو گرفتن توانا شدن زورمند شدن: کار آن مدعیان قوی شده بود و ذخایر بسیار بر قلعه برده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قروتی شدن معامله
تصویر قروتی شدن معامله
برهم خوردن کار
فرهنگ لغت هوشیار